صاينا خانمصاينا خانم، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 12 روز سن داره

صاينا و یسنا تمام زندگیمون

يه گشتي تو مجتمع

واما عكساي ديروز صاينا كه با هزار زحمت ازش گرفتم نزديك غروب بود وهوا تاريك و صاينا هم حاضر نبود عكس بگيره وچند تا هم مال 2 هفته پيشه                                                                                      &nbs...
11 خرداد 1391

سفارش راضيه خانوم

به نام خدا                                                                                               راضيه خانوم پيشنهاد كرد عكساي صاينا رو به ترتيب سني بزنم تو وبلاگش منم قبول كردم ولي همه عكساش پيشم نيست بعضي از اونا چون با موبايل گرفته شده كيفيت خوبي نداره ازاين بابت عذر خواهي ميكنم انشا الله همه عكساش كه بدستم رسيد تكميلش ميكنم  (به ادامه مطلب مراجعه كنيد)       ...
10 خرداد 1391

يكي از روزهاي خوب صاينا

به نام خدا و سلامممممممممم !  ديروز به صاينا خيلي خوش گذشت آخه خاله فهيمه اومده بود پيشش صبح ساعت 4 ونيم خاله زنگ زد گفت رسيدم شيراز بابايي رفت دنبالش ساعت 5 و رب رسيدن خونه بابا صاينا رو صدا زد گفت خاله اومده بيدار شو وقتي خاله خودش صداش زد با همون چشماي خواب آلود بلند شد ونشست وقتي ديد خاله ش واقعا اومده شروع كرد به شيرين كاري .خاله فهيمه هم كه تازگيا صحبت كردنش و نديده بود كلي ذوق ميكرد .خاله زحمت كشيده بود و يه عروسك قورباغه براش گرفته بود كه صاينا بهش ميگه قولي قولي يا قولباغه خيلي هم دوسش داره .بعد از كلي بازي وسر وصدا بابايي ساعت 6 ونيم رفت سر كار منم صاينا رو به زور خوابوندم گريه ميكرد وميگفت خاله فريده ميخوام هنوز اسم خاله فهيم...
8 خرداد 1391

بدون عنوان

سلام. امروز اين وبلاگ را ساختم كه بتونم خاطرات و لحظات زيباي زندگي دختر كوچولوم صاينا رو براي هميشه ماندگار كنم . براي شروع یکي از عكسهاش را در وبلاگ ميذارم.(بابايي)(عکس در ادامه مطلب)البته تاريخ اين پست 4 خرداد بوده چون ويرايش شده به اين تاريخ ثبت شده صاينا مشغول تاب بازي در محوطه مجتمع شهيد مدرس شيراز     ...
7 خرداد 1391

نوش جونت فدات شم گوشت بشه به تنت

دخمل ك وچولو ي من خيلي بد غذا بود من و باباييش از اين بابت خيلي ناراحت بوديم البته اين مشكل خيلي هاست از اقوام از هر كسي كه بچه داشت ميپرسيدم همين و ميگفتن . ولي الان خدا رو شكر اشتهاش بهتره بازم بخاطره شربتيه كه بهش ميدم .به بعضي خوراكيها خيلي علاقه داره مثل : زيتون(خيلي خيلي دوس داره اگه رو سفره ببينه ديگه غذا نميخوره )  _  بستني (البته بستني چوبي رو به بقيه بستني ها ترجيح ميده )  _  شير (بيشتر وقتي كه غلات صبحونه ميريزم توش ) شير موز وشير توت فرنگي هم دوست داره ولي نه به اين اندازه  _  خيار (عاشقشه اگه شب و روز بهش بدم سير نميشه ) _  خيار شور _ گوجه _ نون ( از هر ...
7 خرداد 1391

عمو مرتضي مريض شده

خدايا به اميد تو .                                                                                                         &...
5 خرداد 1391