السلام عليك يا علي بن موسي الرضا المرتضي (ع)
يا حق
ديروز سيد عزيزم يه خبر خوش بهم داد البته يه كم جا خوردم . چند روز پيش به صاينا گفتم ماماني بگو يا امام رضا ما رو دعوت كن بيايم زيارتت صاينا هم به همين شكل گفت خلاصه يهو دلم هواشو كرد . فكر كنم فهميديد اين خبر خوش چي بود قرار شد اگه خدا بخواد آخر همين ماه بريم پابوس امام رضا پارسال حتي بليط هواپيمامون هم گرفتيم ولي براي سيد مجتبي يه ماموريت كاري پيش اومد ديگه نشد كه بريم حالا ميترسم مثل پارسال بشه شما دعا كنيد جور بشه آخه خيلي دلم ميخواد تو حرم بشينم وكلي با آقا امام رضا حرف بزنم انشاالله هر كي دلش زيارت امام رضا ميخواد خدا نصيبش كنه . اين ما هستيم كه خيلي كم لطفي ميكنيم و خودمون و دربند اين دنيا كرديم و اونطوري كه بايد وشايد يادي از اهل بيت وائمه نميكنيم ( البته من خودم و ميگم ) ولي اونا هميشه هواي ما رو دارن و برامون دعا ميكنن ما فكر ميكنيم اونا زنده نيستن از ما جدا هستن ولي اينطور نيست همشون زنده هستند و مثل فرشته ها ناظر بر اعمال ما هستند . خيلي كم پيش مياد تو خوشيهامون يادشون بيافتيم يا حتي يه الحمدلله بگيم همين كه مريض ميشيم دعاي توسل و خدا خدامون گوش فرشته ها رو كر ميكنه . خوش به حال اونايي كه از ثانيه هاي عمرشون استفاده ميكنن و قدر نفس هايي كه ميكشن رو ميدونن .
...با قلبي سياه وتيره كوله باري از گناه بر دوشم و كاسه گدايي در دستم قلبم تند تند ميزند دستانم مي لرزد عرق شرم بر تمام صورتم جاريست دو دلم اگر در بزنم و صاحب خانه بيايد آيا مرا ميپذيرد يا با دست خالي ردم ميكند ولي يادم رفته صاحب خانه پسر زهراي اطهر است مگر ميشود فرزند زهرا كه لباس عروسيش را به گداي خانه اش داد دست رد به سينه ام بزند.... يا صاحب الزمان تو رو به مادرت زهرا قسم ما رو دعا كن كه تو روز قيامت كه تاريكي محضه يه نوري داشته باشيم تا جلوي پامون و ببينيم از خدا بخواه كه كمكمون كنه آخرتمون رو فداي دنيامون نكنيم .يا مهدي دست ما رو بگير نذار تو مرداب دنبا غرق بشيم . اللهم عجل لوليك الفرج