ماهي گلي صاينا هنوز زنده ست !
ماهي گلي صاينا رو 2 هفته قبل از عيد براش خريديم(البته 2 تا بود يكيش تو ايام عيد به خاطر اينكه زياد بهش غذا داده بودن مرد) خيلي دوسش داره بهش سلام ميكنه باهاش احوال پرسي هم ميكنه ميگه ماهي خوبي سلامتي .ما هم بد جوري بهش وابسته شديم اونم هر وقت نزديكش ميشيم فكر ميكنه ميخوايم بهش غذا بديم مياد رو آب صاينا خيلي اين حركتشو دوس داره .هر چند سخته ولي هميشه با خودمون ميبريمش نوراباد. هفته پيش كه رفتيم كازرون عيادت عمو بابايي قرار بود شب برگرده شيراز ما هم بريم نوراباد و ماهي و باخودمون ببريم ولي ماماني يادش رفت از تو ماشين درش بياره تا شب ساعت 10 كه بابا از شيراز زنگ زد گفت ماهي پيش شماست گفتم نه تو ماشينه آخي تا الان مرده .بابايي گفت ميرم ميارمش خونه حالا غذاشم تو كيف من بود .كلي غصه خوردم گفتم ديگه زنده نميمونه ديگه سراغي ازش نگرفتم تا روز يكشنبه كه برگشتيم خونه بابا مجتبي رفت تو حموم و نگاه كرد گفت ماهيمون مرده بعد خنديد گفت زنده ست(ماهي وگذاشته بود تو تشت پر از آب وچند حبه قند انداخته بود توش) باورم نميشد خيلي خوشحال شدم چون اگه ميمرد خودمو مقصر ميدونستم .تنگش شكسته غذاشم از بس شكمو بود تموم شده نميدونم بايد از كجا براش بخريم تازه اگه بتونيم بريم بيرون چون هم گرد وغباره هم ترافيك.....