صاينا خانوم يه خورده مريض شده !
عزيز دل مامان سرماخورده البته خدا رو شكر زياد جدي نيست .دو روز پيش براي يبوستي كه داشتي برديمت دكتر شب كه شد هوا سرد بود به همين خاطر سرما خوردي انشالا خدا همه مريضا رو شفا بده . تازگيا يه كم نق نقو شدي وقتي ميريم نوراباد هر چي ميخواي برات انجام ميدن و يه كم كه گريه كني كلي نازت و ميكشن ديگه من وبابايي رو اصلا به حساب نمياري چون ميدوني بعضي خواسته هات و فراهم نميكنيم ولي عزيز مامان فقط به خاطر خودته كه هر چي بگي ما بهت نميديم كاش متوجه ميشدي با اين كه خيلي دوست داريم بعضي وقتا لازمه كه بهت ( نه)بگيم . گلكم خيلي باهوشي ماشالا به شما دختركم اين هوشت به بابايي رفته .به پازل و لوگو خيلي علاقه داري 2 پازل 12 تكه اي برات خريديم كه با يك بار راهنمايي من يادش گرفتي يه بار بابايي ميخواست باهات بازي كنه يه قطعه از پازل رو اشتباه گذاشت شما بهش گفتي : نه اشتباه گذاشتي بايد بذاريش اينجا ! بابايي هم شكمش و گرفته بود و ميخنديد . خيلي وقته بهت قول داديم ببريمت پارك بادي نزديك خونمون ولي هنوز وقت نكرديم انشالا امشب ميبريمت تا حسابي كيف كني و انرژيت و تخليه كني . الفباي انگليسي و اشكال هندسي رو تقريبا ياد گرفتي اعداد فارسي رو تا 12 واعداد انگليسي رو تا 10 بلدي. تراشه هاي الماس رو باهات كار ميكنم خيلي خوب ياد ميگيري . ماماني فدات بشه . ادامه مطلب
يكي از پازلها