نتلس (نترس !!! )
به نام خدا امروز ميخوام در مورد ترس صاينا بنويسم . يادم نيست كه از چند ماهگي ترس وروجك ما شروع شد . اولين چيزي كه ازش ميترسيد آبميوه گيري بود بعد چرخ گوشت و سشوار وهر چيز برقي كه صدا داشت بجز جارو برقي اونم مال خودمون اگه جاي ديگه اي ميديدش خاموش هم كه بود ميزد زير گريه . براي سشوار كشيدن مجبور بوديم بريم تو اتاق و در و ببنديم كه صاينا صداش و نشنوه ولي اگه ميفهميد سشوار روشنه گريه ميكرد وميگفت در و باز كنيد ميخوام نگاه كنم وقتي هم در و باز ميكرديم ترس و قشنگ تو چهره ميديديم . اگه ميخواستيم گوشت چرخ كنيم بايد كلا ميبرديمش بيرون از خونه مثلا من ميبردمش تو راهرو و سرگرمش ميكردم تابابايي كارش تموم بشه وما دوباره بريم خونه. داشتيم كم كم نگران ميشديم كه يه روز از تلوزيون شنيدم كه ترس بچه ها در سنين كم موقتيه وبه مرور از بين ميره واگه از چيزي ميترسه نبايد بغلش كرد ودلداريش داد اينطوري فكر ميكنه اون چيز ترسناكيه و بايد ازش بترسه وقتي اين و شنيدم خيالم راحت شد . از اون روز به بعد وقتي ميخواستم آبميوه بگيرم از صاينا ميخواستم تكه هاي ميوه رو كمك من بريزه تو آبميوه گيري البته با نظارت بابايي .اولش يه كم ميترسيد ولي كم كم عادت كرد و خدا رو شكر الآن ديگه نميترسه يا ديگه خيلي كم شده . علاقه زيادي به جارو زدن داره وقتي ميخوام جارو بزنم بايد يه چند دقيقه اي بدمش به صاينا حتما هم بايد روشن باشه منم نميذاره كمكش كنم ميگه بايد خودم تنهايي اين كار و انجام بدم كه منم تسليم ميشم و اجازه ميدم جارو بزنه قربونت برم دخترم كه اينقدر كدبانويي . اما الآن چيزي كه صاينا ازش ميترسه حمامه اسم حمام كه مياد اشك تو چشاش جمع ميشه و ميگه نميخوام . قبلا همش ميگفت ميخوام برم حموم (براي حموم كلمه آب بازي رو بكار ميبرد ولي دست وپا شكسته )چون نميتونست حرف بزنه دستاي كوچولوش و رو سر و صورتش ميماليد و اينطوري به من ميگفت منو ببر حموم هر وقت اون حركاتش يادم مياد دلم ميخواد سر تا پاش و ببوسم . حمومش كه ميكردم يه ذره گريه ميكرد ولي الآن حتي از اسمشم بدش مياد براش توپ و عروسك ميبرم تو حموم براش شعر ميخونم آب بازي ميكنم ولي نتيجه خوبي نگرفتم تا الآن يه خورده بهتر شده ولي به محض اينكه آب ميريزم رو سرش شروع ميكنه به داد و فرياد .از كنار حموم كه رد ميشه ميگه نتلس حموم كه تلس نداله بليم حموم خشكل بشيم ماماني فدات بشه كه اينقدر بانمكي عزيزم. امروز ميخوام حمومش كنم خدا كنه ديگه گريه نكنه .